مبارزه با نفْس

 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
امام علی علیه السلام :
با نفْس خود جهاد كن و از او حساب كِش، همچنان كه شريك از شريكش حساب مى ‏كِشد، و حقوق خداوند را از او مطالبه كن، همچنان كه طرف دعوا، حقوق خود را از ديگرى مطالبه مى‏ كند.
 
 
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
صداقت در عمل

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
امام باقر علیه السلام :
با راستْ كردارى، خود را براى خدا بياراى.
 
 
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
امام حسین (ع)

 

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
حديث قدسى

 حديث قدسى: فيما اوُحىَ إلى عيسى عليه ‏السلامهىَ (يَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارينَ وَ العُثاةِ الظّالِمينَ وَ كُلِّ فَظٍّ غَليظٍ وَ كُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ؛ 

به عيسى عليه ‏السلام وحى شد كه جهنّم، سراى جباران و سركشان ظالم است و جايگاه هر تندخوى خشن و هر متكبّر مغرورى.

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
احادیث قدسی
 شرح الأسماء الحسنى : فِي الحَديثِ القُدسِيِّ : يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك 

وخَلَقتُكَ لِأَجلي . 

 در حديث قدسى آمده‏است: «اى آدميزاد! همه چيز را
براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم» .

مسیر این حدیث در کتابخانه: دوستي در قرآن و حديث > حدیث شماره : 1100893
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392

 

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
سلامتی و ثروت

سلامتی و ثروت

بسم الله الرحمن الرحیم
 
امام باقر علیه السلام :
سلامتى دين و تندرستى از ثروت بهتر است. و مال، زينتى از زينت‏هاى دنياست كه خوب است.
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
امام باقر علیه السلام :
سلامتى دين و تندرستى از ثروت بهتر است. و مال، زينتى از زينت‏هاى دنياست كه خوب است.
 
 
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
صداقت در عمل

 

صداقت در عمل

بسم الله الرحمن الرحیم
 
امام باقر علیه السلام :
با راستْ كردارى، خود را براى خدا بياراى.
 
 
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
احادیث معصومین (ع) جهاد با نفس :
احادیث معصومین (ع) جهاد با نفس :

امام موسی بن جعفر (ع) فرمود : بسیاری از مواقع از پدرم می شنیدم که می فرمود :
شیعه ی ما نیست کسی که سخن گفتنش با زنان پرده نشین از روی پارسایی ( یعنی همراه با اجتناب از گناه ) نباشد و از دوستان ما شمرده نمی شود کسی که در قریه ای که ده هزار نفر در آن زندگی می کنند باشد و در بین آنان پارسا تر از او هم وجود داشته باشد .

 
منبع : جهاد با نفس ، ترجمه علی افراسیابی ، انتشارات نهاوندی ، حدیث 196
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
احادیث معصومین (ع) جهاد با نفس :
احادیث معصومین (ع) جهاد با نفس :

امام صادق (ع) از پدرانش روایت فرمود که :

در وصیّت پیامبر (ص) به علی (ع) آمده است : ای علی ! پیش از چهار چیز به چهار چیز مبادرت کن : جوانیت را پیش از پیر شدن دریاب ، و سلامتت را پیش از بیماریت غنیمت شِمُر ، و از ثروتمندیت قبل از اینکه فقیر شوی استفاده ی خیر کن ، و پیش از مردنت زندگی ات را غنیمت دان .

 

منبع : جهاد با نفس ، ترجمه علی افراسیابی ، انتشارات نهاوندی ، حدیث 825
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : یک شنبه 21 مهر 1392
امام علی (ع)

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
فقط یک نظر ببینم

شیخ صنعان که ناگهان مجذوب دخترک شد، نتوانست نگاهش را از وی بردارد و لحظاتی به طور مداوم به او نگاه کرد. عشق دخترک در دل شیخ افتاد. فورا از مناره پایین آمد و بدون اینکه نماز جماعت را برگزار کند، مسجد را ترک کرد و به در خانه دخترک رفت.
پس از در زدن، پدر دخترک در را باز کرد. شیخ خود را معرفی کرد و ماجرا را گفت و سپس از دخترک صاحب خانه خواستگاری کرد. صاحب خانه هم موافقت خود را اعلام کرد و گفت: با توجه به جایگاه و شهرت شما، بنده هم موافقم ازدواج شما هستم اما مشکلی وجود دارد و آن هم این است که ما مسیحی هستیم.
شیخ صنعان که فریب شیطان را خورده و کاملا عاشق شده بود فورا گفت: مشکلی نیست. بنده هم مسیحی می شوم. بلافاصله هم خروج خود از اسلام را اعلام کرد و مسیحی شد.
سپس پدر دخترک گفت: البته قبل از ازدواج باید با دخترم هم دیدار کنی تا شاید او هم شرطی برای ازدواج داشته باشد. شیخ موافقت کرد و پیش دخترک رفت. دخترک مسیحی از شیخ خواست که برای اثبات عشقش به او، جرعه ای شراب بنوشد. شیخ صنعان که فریب خورده بود فورا پذیرفت و جرعه ای که برایش آورده بودند را خورد.
دخترک به خوردن شراب بسنده نکرد و گفت: آخرین شرط من این است که قرآن را جلوی من پاره کنی. شیخ که خود را در یک قدمی ازدواج با دخترک می دید، شرط آخر او را هم پذیرفت و بعد از اینکه یک جلد قرآن کریم برایش آوردند، قرآن را مقابل دخترک و پدرش پاره پاره کرد.
ناگهان دخترک، عصبانی شد و با فریاد خطاب به شیخ گفت: از خانه ما برو بیرون. تو که بخاطر یک دختر به 30 سال نمازت پشت پا زدی، چه تضمینی وجود دارد که مدتی بعد بخاطر یک دختر دیگری به من که تازه وارد زندگی تو شده ام، پشت پا نزنی؟!
شیخ صنعان که ناکام مانده بود، با ناراحتی از خانه دخترک مسیحی خارج شده و سپس برای همیشه شهر را ترک کرد. این بود سرنوشت شیخ بخاطر یک نگاه به نامحرم 
شیخ صنعان که ناگهان مجذوب دخترک شد، نتوانست نگاهش را از وی بردارد و لحظاتی به طور مداوم به او نگاه کرد. عشق دخترک در دل شیخ افتاد. فورا از مناره پایین آمد و بدون اینکه نماز جماعت را برگزار کند، مسجد را ترک کرد و به در خانه دخترک رفت.
پس از در زدن، پدر دخترک در را باز کرد. شیخ خود را معرفی کرد و ماجرا را گفت و سپس از دخترک صاحب خانه خواستگاری کرد. صاحب خانه هم موافقت خود را اعلام کرد و گفت: با توجه به جایگاه و شهرت شما، بنده هم موافقم ازدواج شما هستم اما مشکلی وجود دارد و آن هم این است که ما مسیحی هستیم.
شیخ صنعان که فریب شیطان را خورده و کاملا عاشق شده بود فورا گفت: مشکلی نیست. بنده هم مسیحی می شوم. بلافاصله هم خروج خود از اسلام را اعلام کرد و مسیحی شد.
سپس پدر دخترک گفت: البته قبل از ازدواج باید با دخترم هم دیدار کنی تا شاید او هم شرطی برای ازدواج داشته باشد. شیخ موافقت کرد و پیش دخترک رفت. دخترک مسیحی از شیخ خواست که برای اثبات عشقش به او، جرعه ای شراب بنوشد. شیخ صنعان که فریب خورده بود فورا پذیرفت و جرعه ای که برایش آورده بودند را خورد.
دخترک به خوردن شراب بسنده نکرد و گفت: آخرین شرط من این است که قرآن را جلوی من پاره کنی. شیخ که خود را در یک قدمی ازدواج با دخترک می دید، شرط آخر او را هم پذیرفت و بعد از اینکه یک جلد قرآن کریم برایش آوردند، قرآن را مقابل دخترک و پدرش پاره پاره کرد.
ناگهان دخترک، عصبانی شد و با فریاد خطاب به شیخ گفت: از خانه ما برو بیرون. تو که بخاطر یک دختر به 30 سال نمازت پشت پا زدی، چه تضمینی وجود دارد که مدتی بعد بخاطر یک دختر دیگری به من که تازه وارد زندگی تو شده ام، پشت پا نزنی؟!
شیخ صنعان که ناکام مانده بود، با ناراحتی از خانه دخترک مسیحی خارج شده و سپس برای همیشه شهر را ترک کرد. این بود سرنوشت شیخ بخاطر یک نگاه به نامحرم

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
قالَ امام حسین (ع):

سنت گذاران
حضرت  حسین (ع) از نبی اکرم (ص) حدیث کرده که فرموده اند :هر کس  سیره و روش خوبی را در جامعه بنیان نهد اجر آن سیره و اجر کسانیکه تا قیامت به آن سیره عمل می کنند برای او خواهد بود بدون آن که از اجرعاملین به آن چیزی کاسته شود.

منبع : تحف العقول ، ص

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
زيارت امام حسين عليه السلام چه بركاتي دارد؟

الإمامُ الباقرُ عليه‏السلام :

مُروا شيعَتَنا بِزِيارَةِ قَبرِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه‏السلام؛ فإنَّ إتيانَهُ يَزيدُ في الرِّزقِ ، ويَمُدُّ في العُمرِ ، ويَدفَعُ مَدافِعَ السُّوءِ .

امام باقر عليه‏السلام :

شيعيان ما را به زيارت قبر حسين بن على عليه‏السلام فرمان دهيد ؛ زيرا زيارت آن ، روزى را زياد مى‏كند ، عمر را دراز مى‏گرداند و بديها را دور مى‏سازد .

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
شبی چون صبح نورانی

شب نيمه شعبان از شب‌هاي استثنايي سال و بسيار پربركت است. روايات بسياري در فضيلت و عظمت

آن رسيده و اعمال بسياري برايش ذكر شده است كه آن را همپايه شب قدر قرار مي‌دهد.

اين، شبي است كه همه اولياي الهي آن را پاس داشته و احيا مي‌دارند.[2] عظمت اين شب تا آن‌جا است كه پيامبر مكرم اسلام صل الله عليه و آله و سلم وجود شريف امام علي عليه السلام را به آن تشبيه مي‌كنند و مي‌فرمايند: جايگاه علي بن ابي طالب ميان اهل بيت پيامبر صل الله عليه و آله و سلم، همانند فضيلت نيمه شعبان بر ساير ايام است.[3]
يامبر خدا صل الله عليه و آله و سلم احياي اين شب را سبب زنده‌شدن قلب دانسته[4] و كسي كه آن را احيا ندارد، شقي مي‌داند.[5]
جبرائيل امين، در بيان عظمت اين شب، خطاب به پيامبر اسلام صل الله عليه و آله و سلم مي‌گويد:
اين شبي است كه درهاي آسمان در آن گشوده مي‌شود؛ پس درهاي رحمت در آن باز مي‌شود؛ درهاي خشنودي ]خدا[، آمرزش، فضل، توبه، نعمت، جود، بخشش و احسان. خداوند در آن، به عدد موها و كرك‌هاي چهارپايان ]از آتش جهنم[ آزاد مي‌كند. اي محمد! هركس آن را با تسبيح[6] و تهليل[7] و تكبير[8] و دعا و نماز و قرائت (قرآن) و امور مستحبي و استغفار، احيا كند، بهشت، منزل و مأواي او است و خداوند، گناهان گذشته و آينده او را مي‌آمرزد.
... پس اي محمد! امشب را احيا كن و به امت خود، امر كن آن را احيا دارند و با عمل خود در اين شب، خود را به خدا نزديك كنند.
به درستي كه آن، شب شريفي است... و آن، شبي است كه هر دعايي در آن مستجاب است و به هر درخواست‌كننده‌اي عطا مي‌شود و هر استغفاركننده‌اي آمرزيده مي‌شود و هر توبه كننده‌اي توبه‌اش پذيرفته مي‌شود. محروم است كسي كه از خير اين شب محروم بماند.[9]
همچنين پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلم فرموده‌اند:
خداوند همه را در آن ]شب نيمه شعبان[ مي‌آمرزد؛ مگر مشرك، بدعت‌گزار، قطع‌كننده رحم، شراب خوار و اصراركننده بر گناه.[10]
اميرالمومنين عليه السلام به نقل از پيامبر خدا  صل الله عليه و آله و سلم فرموده است:
خداوند متعال، در شب نيمه شعبان، فرشته‌اي نازل مي‌كند كه از غروب خورشيد تا طلوع فجر ندا مي‌دهد: «آيا توبه كننده‌اي هست كه او را بيامرزم؟ آيا طالب رزقي هست كه او را روزي دهم؟»[11]
برخي اعمالي كه براي اين شب از معصومان صل الله عليه و آله و سلم نقل شده:
1.       غسل؛
2.       احياي آن به عبادت؛
3.       نماز:[12] از جمله نمازهاي اين شب، صد ركعت نماز است؛ در هر ركعت يك سورة حمد و ده سورة توحيد؛
4.       تلاوت قرآن؛[13]
5.       دعا:[14] از جمله دعاهايي كه در اين شب مستحب است، دعاي كميل[15] است و نيز دعايي كه به منزله زيارت امام زمان  عجل الله تعالي فرجه الشريف است.
6.       ذكر: امام باقر عليه السلام مي‌فرمايد:
هركس در اين شب، صد «سبحان الله» و صد «الحمد الله» و صد «الله اكبر» و صد «لا اله الا الله» بگويد، خداوند گناهان گذشته‌اش را مي‌آمرزد و حاجت‌هاي دنيا و آخرت او را برآورده مي‌كند.[16]
7.       زيارت امام حسين عليه السلام: زيارت سالار شهيدان در اين شب، موجب آمرزش گناهان است و ثواب هزار حج و عمره مقبول دارد و خداوند متعال هزار حاجت دنيوي و اُخروي زائر را برآورده مي‌كند.[17]
شب نيمه شعبان، شب ولادت آخرين ذخيره الهي و وارث جميع انبيا و اوصيا، حضرت بقيه الله الاعظم عجل الله تعالي فرجه الشريف است. خوب است عاشقان آن حضرت، اين فرصت طلايي رامغتنم شمرند و علاوه بر دعاي خير براي همة مؤمنان دور و نزديك، مصِّرانه تعجيل در ظهور آن حضرت را از خداوند متعال بخواهند؛ چراكه دعا در اين شب، مقبول و مستجاب است.
رسول خدا  صل الله عليه و آله و سلم فرمود:
بهترين عبادت، انتظار فرج است.[18]
امام زمان  عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز در توقيعي به اسحاق بن يعقوب فرمود:
بسيار براي نزديك شدن فرج دعا كنيد؛ چراكه آن، گشايش كار شما است.[19]
اين شب، شب دعا است. در اين شب بايد از نور وجود آن حضرت استمداد طلبيده وارتباط خويش را با خالق نور مستحكم كنيم.
--------------------------------------------------------------------------------

[1][1].  مصباح المتهجد، ص 831؛ مفاتيح الجنان، اعمال شب نيمه شعبان.
[2]. همان، ص 873؛ زادالعماد، ص 64.
[3]. بحارالانوار، ج 37، ص 52.
[4]. الاقبال، ج 3، ص 356؛ ثواب الاعمال، ص 70.
[5]. همان، ج 4، ص 52.
[6]. ذكر «سبحان الله».
[7]. ذكر «لااله الاالله».
[8]. ذكر «الله اكبر».
[9]. الاقبال، ج 3، ص 320.
[10]. مصباح المتهجد، ص 841؛ الاقبال، ج 3، ص 324.
[11]. ثواب الاعمال، ج 3، ص 323.
[12]. اعمال نيمه شعبان، ص 56 ـ 92؛ مفاتيح الجنان، اعمال شب نيمه شعبان.
[13]. الاقبال، ج 3، ص 320؛ بحارالانوار، ج 91، ص 123.
[14]. مفاتيح الجنان، اعمال شب نيمه شعبان.
[15]. همان.
[16]. همان؛ مصباح المتهجد، ص 831.
[17]. كامل الزيارات، ص 198.
[18]. بحار الانوار، ج 52، ص 125.
[19]. كمال الدين و تمام النعمه، ج 2، ص 483

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
سناریو سازی غرب درباه 2012 و آخر ازمان
 حجت‌الاسلام والمسلمين محمد امين بالادستيان کارشناس روايي مرکز تخصصي مهدويت در گفت‌و‌‌گويي ،با بيان اينکه کسب معرفت در خصوص امام زمان (عج) مهم‌تر از دانستن زمان ظهور است، ابراز داشت: در روايات تاکيد فراواني شده است که انسان به دنبال معرفت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه‌الشريف باشد، چرا که اگر اين معرفت را به دست آورد، ديگر فرقي نمي‌کند ظهور نزديک باشد يا به تاخير بيفتد.

*تبليغات جنجالي در خصوص حوادث 2012 از سوي غرب/ حادثه آسماني در سال 2012 از ديدگاه شيعه قابل تبيين نيست

وي با اشاره به اينکه صبر مطلوب‌ترين گزينه در زمان قبل از ظهور است، افزود: در دعاي عصر غيبت امام عصر(عج) از خداوند درخواست مي‌شود که صبري به انسان داده شود که اگر ظهور عقب يا جلو افتاد، اعتراضي نداشته باشد، همچنين بخش ديگر روايات بر فراهم کردن شرايط ظهور تاکيد دارند.
حجت‌الاسلام بالادستيان در خصوص برخي شايعات مبني بر اينکه در سال 2012 زمين دچار حادثه آسماني مي‌شود و يا يک صيحه آسماني را مردم خواهد شنيد، اظهار داشت: واقع امر اين است که در رابطه با حوادثي که در سال 2012 بيان مي‌شود، از ديدگاه روايات شيعه قابل تبيين نيست، لذا آن ندا يا صيحه آسماني جزئياتش در روايات ذکر و تبيين شده است که قبل از قيام امام زمان (عج) ندايي از آسمان توسط جبرئيل سر داده مي‌شود.

*شيرين‌ترين کلمه در نداي جبرئيل کلمه «مهدي» است/ غرب در تکاپوي القاي منجي بودن خود در جهان!

وي با تاکيد بر اينکه منظور از «ندا» در روايت بيان يک جمله است، ادامه داد: 28 حديث، محتواي نداي جبرئيل را بازگو مي‌کند که جبرئيل، حقانيت اهل بيت عليهم‌السلام را اعلام مي‌کند و امام مهدي عجل الله تعالي فرجه‌الشريف را به جهانيان معرفي مي‌کند، به گونه‌اي که در روايات شيعه و سني نقل شده است که در اولين نداي جبرئيل شيرين‌ترين کلمه براي مردم کلمه «مهدي» خواهد بود و در اثر اين ندا توده مردم به اباصالح‌المهدي (عج) گرايش پيدا مي‌کنند، بنابراين آن چيزهايي که در مورد سال ???? گفته مي‌شود، بيشتر جنبه تبليغاتي دارد تا افکار عموم مردم را به سوي خود جلب کنند تا خودشان را به عنوان منجي جايگزين‌ منجي الهي اديان از جمله شيعه معرفي کنند.
اين پژوهشگر مهدوي در خصوص اينکه چگونه يک کودک ? ساله توانست زعامت و امامت شيعه را بر عهده بگيرد، بيان داشت: در زمان امام حسن عسگري عليه‌السلام و ائمه قبل از اين امام وضعيت به گونه‌اي بوده است که دشمنان نمي‌گذاشتند، امامان عمر طولاني داشته باشند، لذا هر چه روزگار به زمان امام عصر ارواحناه فداه نزديک مي‌شود، دشمنان فشار بيشتر مي‌آوردند و ائمه هدي را در همان سنين جواني به شهادت مي‌رسانند.

*مخفي نگه‌داشتن ولادت امام عصر(عج) و معرفي او به خواص شيعه / تلاش امام حسن عسکري(ع) براي زنده نگه‌داشتن سلسله امامت

وي با بيان اينکه اگر دشمنان کاري به ائمه معصومين عليهم‌السلام نداشتند، شايد امام مهدي عجل ‌ال تعالي فرجه‌الشريف در سنين ميانسالي امامت را به عهده مي‌گرفتند، افزود: اين در شرايطي بود که دشمنان مي‌خواستند، نگذارند امام عصر(عج) به دنيا بيايد و يا اگر ايشان به دنيا آمدند، حضرت را به شهادت برسانند، لذا امام حسن عسگري عليه‌السلام براي زنده نگاه‌داشتن سلسله امامت ? کار را مقابل هم انجام دادند، يکي مخفي نگه داشتن ولادت دردانه‌اش از دشمنان و ديگري معرفي آن حضرت به خواص شيعه - افراد مورد وثوق و رازدار- بود.

* قرآن شاهدي متقن براي دريافت منصب الهي در سنين کودکي/ حضرت يحيي و عيسي(ع) در کودکي رسول شدند/ امامت در سن 5 سالگي جاي تعجب ندارد

حجت‌الاسلام بالادستيان با اشاره به اينکه اباصالح‌المهدي (عج) در همان دوران معجزاتي داشتند، از تلاش امام حسن عسکري عليه‌السلام براي معرفي جايگاه امامت فرزندشان سخن گفت و تصريح کرد: در آيات قرآن اشاره‌اي به رسالت رسيدن برخي از انبياي الهي در سنين کودکي شده است،‌ مانند حضرت عيسي عليه‌السلام و حضرت يحيي عليه‌السلام؛ «يَا يَحْيَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَيْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِيًّا»؛ «اى يحيى کتاب [خدا] را به جد و جهد بگير و از کودکى به او نبوت داديم»، يا «فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا کَيْفَ نُکَلِّمُ مَن کَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا»؛ «[مريم] به سوى [عيسى] اشاره کرد، گفتند: چگونه با کسى که در گهواره [و] کودک است، ‏سخن بگوييم» که خود حضرت عيسي عليه‌السلام جواب مي‌دهند «قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا»، اينها نمونه‌هاي قرآني و روشني است که انسان در سنين کودکي مي‌تواند عهده‌دار منصب الهي باشد.

*کسب معرفت به سوي عبوديت الهي و احياي امر ولايت از وظايف منتظران است

وي با تاکيد بر اينکه ائمه معصومين عليهم‌السلام نور واحد هستند و امام زمان (عج) چيزي جداي از آنها نيست، در خصوص وظايف منتظران در قبال امام عصر(عج) افزود: در گام اول بايد انسان منتظر بر اساس معرفت درست به سمت عبوديت کامل الهي پيش رود و در بعد اجتماعي نيز به وظايف اجتماعي خود عمل کند، لذا امام صادق عليه‌السلام در زمينه بعد اجتماعي منتظر مي‌فرمايند «رحم الله عبدا احيا امرنا »؛ « خدا رحمت کند کسي که امر ما -امر ولايت و امامت- را احيا کند» و همچنين فرمودند «شما حتي اگر وسيله‌اي براي منزلتان خريداري مي‌کنيد، جهت و رويکردتان به سمتي باشد که بتوانيد با اين کار خدمتي به اهل بيت عليهم‌السلام کنيد»، بنابراين ‌در تمام کارها محور را امام معصوم قرار دهيم.

* هدايت باطني و دستگيري از مردم به اندازه قابليت فردي از سوي امام عصر(عج)/ رجوع به فقها تاريخي به اندازه صدر اسلام دارد

اين کارشناس مهدويت با بيان اينکه مديريت امام مهدي(عج) در هدايت باطني و دستگيري از مردم به اندازه قابليت و ظرفيتي که دارند، صورت مي‌گيرد، خاطرنشان کرد: ‌بخش ديگر از مديريت امام زمان ارواحناه فداه به شکل غيرمستقيم است، آن هنگامي که امام علي عليه‌السلام، «شريح» را به عنوان قاضي منصوب مي‌کند، در واقع قضاوت را از جانب امام علي انجام مي‌دهد يا اينکه هنگامي که اميرالمؤمنين مالک اشتر را به مصر و بصره مي‌فرستند، اين مقام از ناحيه آن حضرت به او تفويض شده است، بنابراين در دوران غيبت صغري امام عصر(عج) از طريق نواب اربعه و در زمان غيبت کبري از طريق نواب عام اين مقام تفويض شده است، لذا نقش مراجع و ولي فقيه در اين راستا قابل تبيين است، چرا که نه تنها امام مهدي(ع) بر اين امر دستور دادند، بلکه از صدر اسلام اين مطلب بوده است؛ يعني ولايت فقيه و مراجعه به نواب عام و فقها ريشه کاملاً قديمي دارد.

* ولي فقيه منصوب از سوي امام معصوم(ع)/ هر کس حکم ولي فقيه را نپذيرد، حکم خدا را سبک شمارده است

وي با اشاره به سير تاريخي رجوع به فقها از زمان صدر اسلام، ادامه داد: «عمر بن حنظله»، از امام صادق عليه‌السلام سؤال مى‌کند که «اگر در مشکلاتى که مردم براى آن به حاکم يا به قضات منصوب از طرف حاکم مراجعه مى‌کنند، بين دو نفر شيعه رخ دهد، چه کنند؟ آيا مى‌توانند به حاکم وقت يا قضات منصوب از ناحيه آن‌ها، مراجعه کنند يا اينکه مراجعه به آن‌ها حرام است؟»، حضرت (ع) فرمود «مراجعه به آن‌ها حرام است، زيرا رجوع به آن‌ها، رجوع به طاغوت است و خداى سبحان، مراجعه به طاغوت را نهى فرموده است»، دو مرتبه سؤال کرد «پس چه کنند؟» حضرت، با ذکر معيارهايى، علماى واجد شرايط را براى آن‌ها معرفى کرده و سپس فرمود «در ميان خودتان از فقهاى شيعه، کسى را انتخاب کنيد و مشکل‌تان را از اين طريق حل کنيد، زيرا آنان منصوب از ناحيه من هستند و من، آن‌ها را حاکم بر شما قرار دادم، اگر پس از مراجعه به آنان، بر طبق نظر ما براى آنها حکم کنند و طرفين دعوا، حکم آن‌ها را نپذيرند، ما را رد کرده‌اند و حکم خدا را سبک شمرده‌اند و رد ما رد خداست و چنين شخصى، مشرک به خداست»، از اين حديث به روشنى استفاده مى‌شود که فقها به عنوان نواب امام در اين نيابت، منصوب شده‌اند و نقش مردم صرفاً بيعت و پذيرش اين ولايت نيابتى است.

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
در آرماگدون چه اتفاقي مي افتد ؟

چاپ

آرماگدون
جنگي رخ خواهد داد که در آن تمام نيروهاي خير در برابر شر صف آرايي مي کنند. جنگي اتمي که سراسر جهان را درگير و شهرها را ويران مي کند و انتهاي آن بايد

منتظر ظهور بود. ظهور عيسي (ع).

 

اين توصيفات تنها صحنه هايي از ميان فيلمهاي هاليوودي نيست، بلکه تعريفي است از نبرد جعلي آخرالزمان به نام آرمگدون. نبردي که هر روز و هر سال، هزاران سطر و فيلم و برنامه و تبليغ، مستقيم و غيرمستقيم به آن پرداخته مي شود و حتي برخي مدعيان نيز آنرا با نبردهاي آخرالزمان حضرت مهدي عجل الله يکي مي کنند، ولي خودشان هم خوب مي دانند که تفاوت اين دو ره از کجاست تا به کجا!

آرمگدون چيست؟
آرماگدون واژه اي عبري است به معناي تپه شريفان يا کوه. تپه اي که در جنوب شرقي هيفا در قسمت شمالي کشور فلسطين قرار دارد و در محدوده کرانه هاي باختري رود اردن واقع شده است. گفته شده که در گذشته مکاني استراتژيک در مسير و تقاطع شمال به جنوب و شرق به غرب بوده است. آنچه قابل توجه است اينکه اين منطقه بسيار محدود و کوچک است. به هر حال آنچه مهم است اينکه امروزه اين مکان به عنوان مکاني براي جنگ آخرالزمان بنيادگرايان انتخاب شده است. منطقه آرماگدون در غرب رود اردن و در ميان الجليل و السامره در دشت يزرعين قرار دارد. جاييکه حتي ناپلئون بناپارت نيز روزگاري درباره آن گفته که در آن بزرگترين نبرد جهان رخ مي دهد.

آرمگدون، از مذهب تا سياست
شايد اگر ساده نگاه کنيم آرمگدون و حرفهاي پيرامون آن را مباحثي اعتقادي به حساب آوريم که عده اي منتظر ظهور عيسي (ع) از آن سخن مي گويند. ولي با يک بررسي ساده نيز مي توان به نتايجي دقيقا خلاف اين امر دست يافت. حقيقتي که ديگر نه تنها رنگ و بويي از مسائل اعتقادي ندارد، بلکه پروژه اي تعريف شده است که توسط مسيحيان صهيونيست و يهوديان تعريف و اجرا شده است.

در کتاب مقدس مسيحيان تنها يک بار در مکاشفات يوحنا، فصل16، آيه 16، نسبت به اين مکان سخن گفته شده است. به اين صورت که:" ...و آنها را در جايي گرد آورد که به زبان عبراني آرماگدون مي نامند."

در عهد عتيق هيچ نشاني از اين صحرا و واقعه آرماگدون وجود ندارد. پس تنها در روياي مکاشفات انجيل در عهد جديد يک بار آمده و در منابع اسلامي همچون قرآن و روايات هيچ سخني از آرماگدون بيان نشده است. حال آنکه در ميان مجموعه عظيم رواياتي که در دست داريم تنها شش هزار روايت مختص به موضوع آخرالزمان و مهدويت مي باشد اما همانطور که گفته شد نامي از اين جنگ در اين ميان به چشم نمي خورد.

اين ادعا وجود دارد که در نبرد مورد نظر دو نيرو با يکديگر وارد درگيري مي شوند که يکي نيروهاي شر و بي ايمان مي باشند که فرماندهي آنها را فردي به نام دجال بر عهده دارد که ضد مسيح است و شريکان او عبارتند از اعراب، مسلمان و حاميان روسي که ارتشي چهارصد ميليوني را تشکيل مي دهند.

اما گروه مقابل نيروهاي خير مي باشند که همان حاميان اسرائيل هستند که به رهبري مسيح وارد جنگ مي شوند و اينان داراي خصوصيتي ويژه هستند و آن اينکه حامل نور و خير و خوبي هستند. اما نتيجه جنگ اين است که مسيح، اولين ضربه را با سلاح هاي کشنده ي خود، بر نيروهاي شر وارد مي کند و اين ارتش را از بين خواهد برد، به گونه اي که گفته شده آنچنان حمام خوني به را افتد که تا افسار اسبان در آن فرو خواهد رفت.

نهايتا جنگ آرماگدون پس از آنکه دو سوم آنها در اين نبرد از بين مي روند،با ايمان آوردن يهوديان به مسيح، به عنوان منجي ايشان، به پايان خواهد رسيد،. سپس مسيح، مومنان به خويشتن را همراه خود به آسمانها مي برد و اينان از بالاي آسمان در حاليکه در راحتي و خوشي هستند، نظاره گر نبرد آرماگدون خواهند بود و بعد از اتمام جنگ به همراه مسيح به زمين بازمي گردند تا براي مدتي طولاني زندگاني سرشار از سعادت و آسايش را سپري کنند.

اما اينکه چه کساني به آرمگدون اعتقاد دارند و چگونه آنرا گسترش مي دهند و بحث هاي گسترده ديگر، مواردي هستند که ازين پس در سلسله مقالات آرمگدون، به تشريح آنها خواهيم پرداخت.

منابع:
"آرماگدون"،محمود النجيري،ترجمه زعفراني و عباسپور،نشر هلال
"آرماگدون" مجموعه لوح هاي فشرده موعود، سخنران: اسماعيل شفيعي سروستاني

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
فتنه هاي آخرالزمان

پرسش: فتنه هايي که در آخر الزمان شيعيان را تهديد مي کند نام برده و راه مقابله با آنها چيست ؟

پاسخ: به صورت فهرست وار به برخي از موارد اشاره مي‌شود
ـ جهل و عدم شناخت مناسب نسبت به: وجود مقدس امام و نقش او، آموزه‌هاي دين(كه باعث كم رنگ شدن دين در زندگي مردم مي‌شود)، وضعيت نا بهنجار كنوني، آموزه‌هاي مهدويت(همچون مفهوم انتظار)؛
ـ تحجر و مقدس گرايي خشك و بدون توجه به عمق و روح دين؛
ـ تجاوز به جوامع اسلامي و شيعي و كشتار آنان ؛
ـ گسترش فساد و تباهي از يك طرف، و ايجاد شك و ترديد نسبت به ظهور امام موعود از طرف ديگر، و به تمسخر گرفتن انتظار و ظهور از طرف آخر؛
بر عاشقان امام عصر(ع) و منتظران ظهورش لازم است در چند زمينه فعاليت داشته باشند:
الف. بالابردن فهم و شناخت نسبت به امام و امامت، مفاهيم و آموزه‌هاي دين، مباحث مهدويت و مفاهيمي كه در رابطه با اين موضوع است؛
ب. وحدت كلمه در سايه رهبري ولي فقيه كه طبق بيان پيشوايان دين ـ از جمله امام زمان(ع) ـ همه وظيفه دارند به او رجوع كنند.
ج. عمل به وظايف دين، كسب تقوا، دوري از فساد و جلوگيري از آن، امر به معروف و نهي از منكر؛
د. حضور فعال و آگاهانه تحت مديريت ولي فقيه در صحنه‌هاي مختلف اجتماعي و سياسي؛
هـ‌. ايجاد روحيه نشاط و تلاش در خود و جامعه و حركت به سوي سازندگي و زمينه سازي براي ظهور.

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
فتنه‌های بحران‌ساز آخرالزّمان .

فتنه را در لغت، امتحان و آزمودن معنا کرده‌اند.1 این واژه معمولاً درباره آن دسته از امتحاناتی به کار برده می‌شود که با تلخی و سختی همراه است.2

در «قرآن کریم»، این واژه برای همین معنا،3 بستن راه و بازگرداندن از مسیر حق،4 شرک و کفر،5 افتادن در معاصی و نفاق،6 اشتباه گرفتن و تشخیص ندادن حق از باطل،7 گمراهی،8 کشتار و اسارت،9 تفرقه و اختلاف میان مردم10 و ... به کار رفته است.
حضرت علی(ع)، منشأ فتنه‌ها را چنین بیان نموده‌اند:
«همانا از دو خصلت بر شما هراسانم؛ پیروی از هوای نفس و آرزوی طولانی، امّا پیروی از هوای نفس از حق باز می‏دارد و امّا آرزوی دراز، آخرت را در طاق نسیان می‏نهد. همانا دنیا، پشت‌كنان، كوچ كرده و می‏رود و آخرت، كوچ كرده و به سوی ما می‏آید و هر كدام را فرزندانی است. پس شما از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا نباشید؛ زیرا امروز كار هست و محاسبه نیست و فردا محاسبه هست و كار نیست و همان فتنه‏ها و آشوب‏ها از هواپرستی آغاز می‏شود و از احكام بدعت و خود پرداخته، شروع می‏گردد. در این احكام خود پرداخته با خدا مخالفت می‏شود و مردانی در عهده‌دار شدن آنها، به جای مردانی دیگر می‏نشینند.
اگر حق خالص در میان بود، اختلاف به چشم نمی‏خورد و اگر باطل محض در میان بود، بر هیچ خردمندی پوشیده نمی‏ماند؛ لیكن مشتی از حق و مشتی از باطل برگرفته شده و با هم آمیخته گردیده و اینجاست كه شیطان به دوست‌داران خود چیره می‏گردد و كسانی رهایی می‏یابند كه از طرف خداوند، عاقبت نیكی برای آنها رقم خورده باشد.
همانا من از رسول خدا(ص) شنیدم كه می‏فرمود:
«چگونه خواهید بود، زمانی كه فتنه‏ای شما را در برگیرد كه در آن كودكان بیش از آن به نظر می‏رسند كه هستند [سنّ و سالشان بیشتر به نظر می‏رسد] و جوانان به پیری می‏رسند. مردم به كژراهه می‏روند و آن را چونان سنّت خویش می‏گزینند و هر گاه بخشی از آن به روش درست تبدیل گردد، گفته می‏شود سنّت دگرگون شده است و این در نظر مردم كاری زشت آید و در پی آن، بلایا شدّت یابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بكوبد؛ چنان كه آتش هیزم را می‏كوبد و آسیاب طعمه خود را. آنها دین می‏آموزند؛ امّا نه برای خدا و دانش می‏جویند؛ امّا نه برای عمل و به وسیله كار آخرت، دنیا را می‏طلبند.»11
در بیانات آن حضرت، صحبت از فتنه فراگیری است که در آخرالزّمان، میان تمام مسلمانان رخ می‌دهد که تا زمان ظهور ادامه می‌یابد:
از پیامبر اکرم(ص) شنیدم که فرمود:
«جبرئیل به نزدم آمد و گفت: یا محمّد! به زودی در امّتت فتنه به پا خواهد شد. پرسیدم: چگونه از آن می‌توان خارج شد؟ گفت: در کتاب خدا خبر پیشینیان و آنها که پس از شما می‌آیند و حکم (آنچه) ما بین شما (رخ می‌دهد) آمده است. فاصل میان حقّ و باطل است و هزل نیست، هر ستم‌کاری که بدان عمل نکند، خداوند او را در هم می‌شکند و هر کس جز در آن به دنبال هدایت باشد، خداوند گمراهش خواهد ساخت. ریسمان محکم الهی و ذکر حکیم و صراط مستقیم است.»12
در دیگر روایات حضرت امیر(ع)، دسته نجات یابنده را خود و شیعیانشان13 و تمام پیروان خویش،14 معرفی نموده‌اند.
«رسول خدا(ص) به من فرمود: «شبی كه مرا به آسمان‌ها بردند، قصرهایی دیدم كه از یاقوت سرخ و زبرجد سبز و درّ و مرجان و طلای خالص بود، كاه‌گل آنها از مشك خوشبو و خاكش از زعفران و دارای میوه و نخل خرما و انار بود و حوریه‏ و زن‌های زیبا و نهرهای شیر و عسل كه بر روی درّ و جواهر می‏گذشت و در كنار آن دو نهر خیمه‏ها و غرفه‏هایی بنا شده بود و در آنها خدمت‌كارها و پسرانی بودند و فرش‌هایش از استبرق و سندس و حریر بود و طناب‌هایی در آنها بود. گفتم: «ای حبیب من، جبرئیل! این قصرها از آن كیست؟ و قصّه آنها چیست؟» جبرئیل گفت: این قصرها و آنچه در آن است و چندین برابر آن، مخصوص شیعیان برادرت و جانشین تو، پس از تو بر امّت علی است و ایشان را در آخرالزّمان به نامی كه دیگران را آزار دهد، بخوانند. آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتی كه این نام برای آنان زینت است؛ زیرا ایشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده‏اند و سواد اعظم اینانند و اینها مخصوص شیعیان فرزندت حسن، پس از اوست و برای شیعیان برادرش حسین، پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی پس از اوست و مخصوص شیعیان فرزندش جعفر بن محمّد پس از اوست و برای شیعیان فرزندش علیّ بن الحسین بعد از اوست و برای شیعیان فرزندش محمّد بن علی بعد از او و برای شیعیان فرزندش حسن بن علی پس از او و برای شیعیان فرزندش محمّد المهدی پس از اوست. ای‏ محمّد! اینان امامان پس از تو نشانه‏های هدایت و چراغ‌های روشن در تاریكی‏ها هستند، شیعیانشان تمامی فرزندان تو هستند و دوست‌داران آنها پیروان حق و دوستان خدا و رسولند كه باطل را واگذارده و از آن دوری كرده‏اند و آهنگ حق نموده و از آن پیروی كرده‏اند، آنها را در زمان زندگی‏شان دوست داشته و پس از مرگشان زیارت كنند، درصدد یاری آنهایند و به دوستی آنها اعتماد كنند، رحمت خدا بر ایشان باد؛ زیرا او آمرزنده و مهربان است.»
شدّت این فتنه را از آنجا می‌توان دریافت که ایشان می‌فرمایند:
«...اگر کسی را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل می‌کشانند و به عکس.»15
سختی این فتنه‌ها برای مؤمنان نیز از این روایت قابل درک است که ایشان از رسول خدا(ص) نقل نمودند که فرمود:
«زمانی بر مردم می‏آید كه دل مؤمن در نهادش آب می‏شود، همان طور كه سرب در آتش آب می‏شود و نیست سبب آن، مگر اینكه فتنه‏ها و بدعت‌هایی را كه در دین آنها ظاهر گشته مشاهده می‌كند و توانایی تغییر و بر طرف ساختن آنها را ندارد.»16
در جای دیگر از حضرتش نقل شده که: «مؤمنان آخرالزّمان از کنیزان پست‌تر شمرده خواهند شد.»17

آثار بروز فتنه‌ها در جامعه
هر چند فتنه‌ها سختی‌ها و تلخی‌های خاصّ خود را به دنبال می‌آورد؛ لیکن شیرینی‌هایی در پی آن نصیب مؤمن می‌شود که شاید از هیچ راه دیگری تحصیل آنها برای مؤمن ممکن نباشد:
ـ از فتنه‌های آخرالزّمان کراهت نداشته باشید که منافقان را نابود می‌کنند.18
ـ در ضمن وصایای رسول خدا(ص) به امیرمؤمنان(ع) آمده است: «ای علی! شگفت‌آورترین مردم از نظر ایمان و بزرگ‌ترین آنان از نظر یقین، مردمانی باشند كه در آخرالزّمان پیامبری ندیدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سیاهی و سفیدی كتاب ایمان آورده‏اند.»19
ـ امام صادق(ع) كه فرمود:
«پس از آنكه عثمان كشته شد و با امیرالمؤمنین(ع) بیعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشریف برد و خطبه‏ای خواند كه امام صادق(ع) آن خطبه را بیان فرمودند. حضرت امیر(ع) در آن خطبه می‌فرماید: «هان كه گرفتاری شما به گرفتاری همان روز كه خداوند پیغمبرش را برانگیخت، بازگشت نموده است. سوگند به آنكه او را به حق برانگیخت، حتماً باید گرفتار وسوسه شوید و غربال گردید تا آنكه زیرورو شوید و بالا و پایین گردید و حتماً باید افرادی كه كوتاه آمده‏اند، پیشی گیرند و آنانی كه پیشی گرفته‏اند، كوتاه بیایند. به خدا قسم هیچ نشانه‏ای را پنهان نكرده‏ام و هیچ دروغی نگفته‏ام و مرا از این مقام و چنین روز آگاهی بود.»20
مسلّماً هر آزمونی که سخت‌تر باشد، بسیاری نمی‌توانند در آن قبول شوند، در عین آنکه آن عدّه‌ای که توفیق و پیروزی می‌یابند، تعدادی اندک بوده و جایگاهی رفیع خواهند داشت.

پی‌نوشت‌ها:
1. تهذیب اللغـ[، ج 14، ص 296؛ مقاییس اللغـ[، ج 4، ص 472.
2. النهایـ[، ج 3، ص410.
3. سوره عنکبوت (29)، آیه 2.
4. سوره مائده (5)، آیه 49.
5. سوره بقره (2)، آیه 193.
6. سوره حدید (57)، آیه 14.
7. سوره انفال (8)، آیه 73.
8. سوره مائده (5)، آیه 41.
9. سوره نساء (4)، آیه 101.
10. سوره توبه (9)، آیه 47.
11. روضه کافی، ص58.
12. تفسیر عیْاشی، ج 1، ص 3.
13. بحارالانوار، ج 24، ص 146.
14. بحارالانوار، ج 28، ص 10.
15. الصّراط المستقیم، ج 2، ص 153.
16. امالی طوسی، ج 2، ص 132.
17. فتن ابن حماد، ص123.
18. کنز العمّال، ج 11، ص 189.
19. من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 366.
20. الغیبـ[ نعمانی، ص 

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
سیمای زندگی آخرالزمان

با توجه به ويژگي‏ها و نشانه‌هاي و سخنان بزرگان دين، سيمـــاي زنـــدگي در آخِرالزمان را مي‏توان اين‏گونه ترسيم كرد:

1. دين در آخِرُالزّمان
روزبه‏روز عوامل فراواني، گوهر تابناك دين را در هاله‏اي از غبار فرو مي‏برند از ايــن رو در جوامع انساني

همـــواره ديـــن رو به كم‏رنگ‌شدن مي‏رود و خـرافــــه‌ها و انحراف‌هاي فراواني، گريبانگير آن مي‏شود، تا اين كه وقتي حضــرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قيــام كـــرده، غبار از چهرة دين بر‏گرفت...

 

همگي گمان مي‏كنند اين دين جديدي است كــه آن حضرت آورده است. اميرمؤمنــــان علـــي (عليه السلام) اين حقيقت را اين‏گونه بيان فرمود:اي مردم! به زودي زماني بر شما خواهد رسيد كه اسلام چونـان ظرف واژگـــــون شده، آنچـه در آن است ريخته مي‏شود.
2. مردان آخِرُالزّمان
آزمايش‌هاي خداوند سبحان براي زنان و مردان يكسان است؛ ولي پاره‏اي از روايات، به‌ويژه در بارة مردان نقل شده است، آن گونه كه در برخي روايت‌‌ها سخن از زنان به ميان آمده است.
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
مردي را مي‏بيني هنگامي كه يك روز بر او گذشته و گناه بزرگي انجام نداده است‌ـ از قبيل فحشا، كم‌فروشي، كلاه‌برداري و يا شرب خمر ـ بسيار غمگين و اندوهگين مي‏شود.
3. زنان آخِرُالزّمان
امام علي (عليه السلام) ‏فرمود:
در آخِرُالزّمان و نزديك شدن رستاخيز كه بدترين زمان‏ها است، زناني آشكار مي‏شوند كه برهنه و لخت هستند؛ زينت‏هاي خود را هويدا مي‏سازند، به فتنه‏ها داخل مي‏شوند و به سوي شهوت‏ها مي‌گرايند. به لذت‏ها مي‏شتابند، حرام‏هاي الهي را حلال مي‏شمارند و در جهنم جاودانه خواهند بود.

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
امام علی (ع)

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
حدیث

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 17 مهر 1392
جملات زیبا

همچون چشمه باش که می جوشد نه همچون مخزنی که آب را در خود جای میدهد

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392
خدایا

خدایاگاهی وقتهاجایی دستم راگرفتی که میتوانستی مچم رابگیری


 

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392
شعر

مدعی خواست که ازبیخ بکندریشه ی ما      

           غافل ازاین که خداهست دراندیشه ی ما

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : سه شنبه 16 مهر 1392
اگر علظت خون دارید بخوانید

افزایش غلظت خون از این جهت خطرناک است که موجب کند شدن حرکت خون در عروق شده و خطر سکته را افزایش می دهد.

آفتاب:  افزایش غلظت خون از این جهت خطرناک است که موجب کند شدن حرکت خون در عروق شده و خطر سکته را افزایش می دهد.

افزایش تعداد گلبول های قرمز خون در واحد حجم را غلظت خون می گویند. در این حالت هموگلوبين‌ خون بيمار بيشتر از يك فرد عادی است. به این معنی که هموگلوبین بالاتر از 18 در مردان و بیشتر از16 در زنان به عنوان غلظت خون تشخیص داده می شود.

بيماری غلظت خون به دو دسته اوليه و ثانويه تقسيم می شود كه در بيماری غلظت خون اوليه، توليد گلبول‌های قرمز خون توسط سيستم خون ساز بدن به صورت خودكار بالاست.

در غلظت خون ثانويه، سيستم خون ساز بدن سالم است ولی بيماری‌هايی مانند بيماری‌های مزمن ريوی، كليوی و قلبی و یا تومورها، کاهش اکسیژن رسانی بافتی، بودن در ارتفاعات، سیگار کشیدن و زندگی در هوای آلوده موجب افزایش غلظت خون می شوند.

افزایش غلظت خون از این جهت خطرناک است که موجب کند شدن حرکت خون در عروق شده و خطر سکته را افزایش می دهد.

برخی از افراد مبتلا به افزایش غلظت خون هیچ گونه علایمی ندارند و در برخی افراد اختلالاتی مانند برافروختگی پوست صورت، قرمزی چشم‌ها، اختلالات هوشياری، منگی، سردرد، خواب آلودگی و گزگز دست و پا مشاهده می شود.

خارش پوست به ویژه پس از استحمام، برجسته شدن وریدهای چشم، بزرگی کبد و طحال نیز از علایم شایع این مشکل هستند.

در صورت عدم کنترل و درمان غلظت خون، بیماری هایی مانند زخم معده ، دردهای استخوانی و در مراحل بعد نقرس و سنگ کلیوی بروز می کنند.

در شرایطی که غلظت خون به صورت اولیه باشد، درمان از طریق خون گیری و مصرف برخی داروها است. در نوع ثانویه می بایست علت زمینه ای غلظت خون برطرف شود. برخی پزشکان روش حجامت را نیز برای کاهش غلظت خون پیشنهاد می نمایند.

در مورد مقایسه حجامت و خون دادن باید گفت که اگرچه حجامت می تواند به عنوان یک روش درمانی در بعضی بیمارهای خاص مورد استفاده قرار گیرد ولی نمی تواند در این مورد، جای خون دادن را بگیرد. زیرا حجم خونی که در حجامت از بدن خارج می شود زیاد نیست و ما در این مورد نیاز به خارج کردن مقادیری از خون بدن داریم.
var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : دو شنبه 15 مهر 1392
برای حافظه بهتر چه بخوریم

کمبود تغذیه‌ای علاوه بر تاثیر بر عملکرد جسمی، می‌تواند بر عملکرد روانی و مغزی انسان نیز تاثیرگذار باشد.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک ،یافته‌های اندکی در مورد اثرات بلندمدت تغذیه بر یادگیری و رفتار وجود دارد ولی امروزه داده‌های حاصل از مطالعات مختلف نشان می‌دهد که سوءتغذیه دوران خردسالی با کاهش بهره هوشی (IQ) در طول زندگی همراه است.

برای وعده صبحانه شیر کم چرب، میوه، تخم مرغ پخته،قهوه، چای، پنیر کم چرب، نان سبوس دار می‌تواند مفید باشد. بهتر است خوراکی‌هایی نظیر نیمرو، سیب زمینیسرخ کرده، مربا، نان سفید، کیک و بیسکویت مصرف نشود.

دکتر درستی مصرف ماهی، سالاد، پنیر کم چرب، مرغ، گوشت قرمز کم چرب، سویاو ماست کم چرب را برای وعده ناهارمناسب دانست و ادامه داد: توصیه می شود که پیتزا، چیپس، غذاهای سرخ کرده و پرچرب و نوشابه‌های گازدار مصرف نشوند.

از مصرف گوشت گاو، سیب زمینی پخته، بلال، شیرینی‌هایی مانند پای میوه خودداری شود.

به گفته این متخصص تغذیه، مصرف ماهی، سبزیجات سبز، گوجه فرنگی، میوه، حبوبات در وعده شام می‌تواند به بهبود عملکرد حافظه کمک کند.

چربی حیوانی اشباع شده، اسیدهای چرب ترانس و اضافه وزن می‌تواند موجب بروز دیابتو آسیب دائمی به سلول‌های مغزی شده و به شریان‌های مغزی آسیب رساند در نتیجه منجر به سکته شده و سلول‌های مغزی را از بین می‌برند.

این عوامل شامل الکل، رنگ‌ها، شیرین کننده‌ها و افزودنی‌های غذایی مصنوعی، کولاها و دیگر نوشابه‌های گازدار، انواع شربت‌ و تنقلات شیرین‌، نیکوتین، نان سفید و پرخوری است./س

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : دو شنبه 15 مهر 1392
کجای قرآن آمده دوست دختر ممنوع؟!

 

خداوندی که انسان را خلق نموده و راه های رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی به گونه ای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد قوانینی وضع نموده است.

 

نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری می داند که انسان [اعم از مذکر یا مۆنث] به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه می فرماید: خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما داده ام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار داده ام.

 

اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایده ی او شود عمل کند، از تعقل و اراده ی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهره ای نمی برد و لذا چون حیوانات و بلکه پست تر می گردد [کالانعام بل هم اضل]. لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترین ها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصل ها را حلال و بدل های تقلبی را حرام نمود.

 

در آیه ی ۵ از سوره ی مائده ابتدا می فرماید «أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک  دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح)  تأکید می فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق گیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.

البته اگر دقت فرمایید در ادامه نیز می فرماید: هر کس کافر شود، یعنی ایمان و قوانین اسلامی را بپوشاند،  یا به تعبیر عمل نکند، «حَبِطَ عَمَلُه‏» – عملش تباه می شود. یعنی تلاشش به جایی نمی رسد و فایده ای نمی برد و در نتیجه در آخرت نیز «مِنَ الْخاسِرین‏» – یعنی از زیانکاران خواهد بود. و ما امروز در سرتاسر عالم و در جامعه ی خودمان نیز شاهدیم که روابط زن و مرد به شکل دوست، هیچ گاه سرانجام نیکویی برای طرفین نداشته است.

 

چه عواملی منجر به رابطه نادرست در ارتباط دختر و پسر می شود؟

در زمینه چگونگی روابط دختر و پسر از دیدگاه قرآن و روایات این است که در ایجاد و شکل گیری رابطه ای نادرست مجموعه عواملی موثر است که می توان از میان آنها به نگاه نا مناسب و خود آرایی اشاره کرد .

 

۱- طنازی در سخن

یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد .

 

منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد.

قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: ” نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید.” (احزاب. ۳۲) تاثیر کلام به قدری است که مولای متقیان از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: ” می ترسم از این که صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود."( شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ص. ۶۷)

 

سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی که شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنید .

 

۲- تأخیر در ازدواج

زن و مرد، مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد. (مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص. ۱۴۸) و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات اوست. (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص. ۱۴۱)

 

و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینکه "هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است”تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند. لذا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: ” آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است.” (میزان الحکمه، ج ۴، ص ۲۷۲، حدیث. ۷۸۰۷)

 

۳- بستر اجتماعی

یک عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افکاری رایج شود که داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه که داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداکردن دوست برای یکدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد یکی از راهکار های آن را می توان در دقت در انتخاب همنشین جستجو کرد .

 

باید راه های صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند.

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: ” دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است.”

 

۴- عدم تقید خانواده به مسائل دینی

جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می کنند.فرهنگ خانواده است که حد و مرزها را به فرزندان می آموزد.

لذا قرآن کریم می فرماید: ” ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید.”(تحریم. ۶)یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید."(الدر المنثور، ج ۶، ص. ۲۴۴) و در نگهداری خانواده همین بس که به آنها امر کنید بدان چه که خدا امر کرده و نهی کنید از آنچه خدا نهی کرده است. (کافی، ج ۵، ص. ۶۲)

اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نکنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت .

 

۵- بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه

جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی که شور و نشاط آنان را حفظ کند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نکنند، خود آنان دست به کار می شوند و از آنجا که معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می کنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می کنند. نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیکاری است.

 

خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) توصیه می فرماید: "هنگامی که از کار مهمی فارغ شدی خود را به کار دیگری مشغول کن"(انشراح. ۷)

والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند.

 

فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینکه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می کنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشک، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری کنند. و در ضمن نظارت و کنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و کرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز کنند که آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می کند. (میزان الحکمه ، ج ۸، ص ۴۸۵، حدیث. ۱۷۸۳۱)

 

در اینجا این سۆال پیش می آید که کسی که قصد انتخاب همسر دارد از کجا بفهمد که قبلا آن شخص ارتباط نامشروع داشته یا نه؟ یا شایسته همسری هست یا نه؟

قرآن در جواب می گوید:(ألخبیثاتُ للخبیثین والخبیثونَ للخبیثات والطّیباتُ للطیبین والطیبونَ للطیبات)سوره نور آیه ۲۶

 

زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشت کار ناپاک نیز شایسته زنانی بدین وصفند و بالعکس زنان پاکیزه لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه اند.

پس آدمی باید به خودش بنگرد که گذشته و جوانی خود را چگونه سپری کرده؛ آیا مصداق پاکان برای پاکان است یا خدای نکرده…

 

دوست دختر نگیرید

سوره المائدة – جزء ۶

الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُۆْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَکْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ .

 

امروز چیزهاى پاکیزه براى شما حلال شده و طعام کسانى که اهل کتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاکدامن از مسلمان و زنان پاکدامن از کسانى که پیش از شما کتاب به آنان داده شده به شرط آنکه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالى که خود پاکدامن باشید نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهانى دوست ‏خود بگیرید و هر کس در ایمان خود شک کند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانکاران است.

 

دوست پسر نداشته باشید

سوره النساء – جزء ۵

 

وَ مَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنکُمْ طَوْلًا أَن یَنکِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُۆْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن فَتَیَاتِکُمُ الْمُۆْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِکُمْ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْکُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.

 

و هر کس از شما از نظر مالى نمى‏تواند زنان پاکدامن با ایمان را به همسرى درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما که مالک آنان هستید [ازدواج کند] و خدا به ایمان شما داناتر است از یکدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه] پاکدامن باشند نه زناکار و دوست‏گیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج درآمدند اگر مرتکب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با کنیزان] براى کسى از شماست که از آلایش گناه بیم دارد و صبر کردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان اس

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392
چقدر با همسرم صمیمی هستم؟

آزمون «صمیمیت»، برای سنجیدن مهر و صمیمیت تدوین شده است. صمیمیت، توجه و اهمیت اعضای خانواده یا دوستان به یکدیگر تعریف شده است و نزدیکی عاطفی در قالب مهر، از خود گذشتگی، خرسندی و رضایت را شامل می شود و احساسی است مبنی بر این که یک رابطه مهم، توأم با عزت، همبستگی و تعهد متقابل است.

 

صمیمیت برای انسان یک نیاز واقعی است که در چارچوب نیاز برای بقا رشد می کند.

 

صمیمیت در ازدواج باارزش است؛ زیرا تعهد زوجین نسبت به ثبات ارتباط را محکم می کند و به طور مثبتی با سازگاری و رضایت زناشویی همراه است. برای افزایش و درمان مشکلات مربوط به صمیمیت، رویکردها و راه های متعددی وجود دارد.

 

لطفاً با استفاده از اعداد زیر، نظرتان را درباره رابطه خود با همسرتان مشخص کنید.

۱ = هرگز ۲ = به ندرت ۳ = گاهی ۴ = اغلب ۵ = بیشتر اوقات ۶ = تقریباً همیشه ۷ = همیشه

* لطفاً به ۱۷ عبارت مطرح شده پاسخ دهید. سپس مجموع امتیازات خود را به دست آورید و آن را بر عدد ۱۷ تقسیم کنید. عدد به دست آمده باید بین ۱ تا ۷ باشد. این عدد را به شماره ۲۰۰۰۹۹۹ پیامک کنید، تا کارشناسان صفحه خانواده و مشاوره میزان صمیمیت شما و همسرتان را ارزیابی کنند.

 

عبارت هرگز به ندرت گاهی اغلب بیشتر اوقات تقریبا همیشه همیشه

 

۱ - ما دلمان می خواهد اوقات خود را با هم بگذرانیم.

۲ - او نشان می دهد که مرا دوست دارد.

۳ - ما با یکدیگر روراست و صادق هستیم.

۴ - ما می توانیم انتقاد یکدیگر را از اشتباهات و خطاهای خود بپذیریم.

۵ - ما از یکدیگر خوشمان می آید.

۶ - ما به یکدیگر احترام می گذاریم.

۷ - زندگی ما به خاطر با هم بودن خوب است.

۸ - از زندگی در کنار هم لذت می بریم.

۹ - او به احساس های من اهمیت می دهد.

۱۰ - ما احساس می کنیم که با هم یکی هستیم.

۱۱ - میزان خودخواهی در رابطه ما بسیار کم است.

۱۲ - او همیشه به فکر منافع و مصلحت من است.

۱۳ - بودن او در زندگیم از خوشبختی های من است.

۱۴ - همیشه از کنار او بودن احساس بهتری به من دست می دهد.

۱۵ - او برای من مهم است.

۱۶ - ما یکدیگر را دوست داریم.

۱۷ - من به این رابطه اطمینان دارم و روی آن حساب می کنم.

منبع:خراسا

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392
چگونه خانم ها را جذب خودمان کنیم

مردها می گویند دنیای زنان عجیب و غریب است. آنها به راحتی همسران شان را به بی فکری و غیرمنطقی بودن متهم می کنند و گاهی به حال این زن های همیشه حساس و همیشه مشکوک افسوس می خورند اما واقعیت این است که زنان نه از مردها کم هوش ترند و نه بی فکرتر. آنها تنها دنیا را از دریچه دیگری می بینند و به موضوعات از بعد دیگری نگاه می کنند.

با وجود این، برای مردهایی که حتی اگر احساساتی ترین فرد روی زمین باشند، باز هم دوست دارند مثل آهن ربا زندگی کنند، پذیرش این واقعیت آسان نیست. اگر شما هم یکی از این مردها هستید، بهتر است تا دیر نشده، دست از این برچسب زدن ها بردارید و از آنچه در دنیای زنان می گذرد باخبر شوید. شاید تمام مشکلات به این دلیل اتفاق می افتد که شما هیچ چیز از زنی که قرار است شریک زندگی تان باشد نمی دانید.

اگر می خواهید بدانید چگونه به راحتی می توانید زنان را جذب خودتان کنید با ما همراه شوید :

بگذارید جای زندگی را انتخاب کند

شاید فکر کنید علاقه همیشگی زن ها به همسران شان برگ برنده شماست؟ شاید اینطور باشد اما گاهی هم این ویژگی مسئولیت شما را در مراقبت از همسرتان و تامین نیاز عاطفی اش بیشتر می کند. تا پایان عمر باید به یاد داشته باشید که ارتباطات برای زن ها از آب حیات هم واجب تر است. آنها حتی بعد از ازدواج هم بیشتر از مردها به بودن در کنار دوستان، خانواده پدری و اعضای فامیل شان احتیاج دارند. قرار نیست به خاطر در نظر گرفتن این اصل، به همسرتان اجازه دهید که به خانواده یا اطرافیانش وابستگی اغراق شده داشته باشد و استقلال زندگی بعد از ازدواجش را از بین ببرد، بلکه باید به او این حق را بدهید که در صورت دور بودن از عزیزانش به شکل غیرقابل جبرانی دلتنگ و افسرده شود. قرار نیست همه وقت تان را در کنار نزدیکان او بگذرانید و از بودن با کسانی که دوست شان دارید محروم شوید، بلکه کافی است کمی هم احساسات لطیف او را درنظر بگیرید و به او اجازه بروز این احساسات را بدهید.

کافی است دوستش داشته باشید

برای یک زن، ارتباطاتش باارزش ترین دارایی های زندگی است. از همان دوستی های کودکی گرفته تا روابط خانوادگی و بعد هم ارتباط عاطفی، همه و همه برای زن ها از هر داشته دیگری باارزش تر است. شاید زن ها هم مثل هر آدم دیگری در زمان ازدواج به امکانات مالی، خانوادگی و تحصیلات خواستگارشان توجه کنند اما آنچه برای شان ملاک تصمیم گیری است، پاسخ این سؤال است:«چقدر دوستم دارد؟» پس اگر دلبسته دختری شده اید و دیگران گمان می کنند که شما را نمی پذیرد، حرف های شان را نادیده بگیرید و برای اثبات عشق تان به او، تمام توان تان را خرج کنید. باور کنید بیشتر خانم ها برای خوشبخت بودن، به هیچ چیز جز آرامش خاطر نیاز ندارند.

پای سقراط را وسط نکشید

اگر می خواهید چالش های میان شما و همسر آینده تان زیاد نشود، بهتر است دنیا را از دریچه دید او ببینید. درست است که زن ها به همان اندازه مردها ذهنی رشد یافته دارند و از پس دیدن واقعیات زندگی بر می آیند، اما آنها در اغلب موارد، واقعیات را به شکل دیگری می بینند. اگر شما در مورد یک موضوع جدی برای همسرتان استدلال بیاورید، در کمال ناباوری، واکنش عاطفی و هیجانی او را می بینید و گاهی از ادامه دادن بحث منصرف می شوید. باید بپذیرید که زن ها به اندازه شما از پس کنترل احساسات و حفظ خونسردی شان برنمی آیند، پس اگر می خواهید در مورد موضوعی با او بحث کنید و به نتیجه منطقی برسید، از کوره در نروید و به جای سرکوب احساساتش به او برای کنترل آنها کمک کنید. البته این اتفاق همیشه به ضرر شما نیست، چراکه با استفاده از این ویژگی، می توانید با گفتن «دوستت دارم» به دلخراش ترین بحث ها پایان دهید.

مشکلات را در همان لحظه حل نکنید

دنیای زن ها، دنیای توصیف و جزئیات است. برخلاف مردها که همیشه به دنبال کوتاه کردن راه و حل کردن مشکلات هستند، زن ها دوست دارند در زمان دلتنگی در مورد مشکلات شان صحبت کنند و به جای حل کردن شان، احساس همدردی فرد مقابل شان را به دست بیاورند. وقتی همسر آینده تان با شما از نگرانی هایش درمورد مراسم عروسی صحبت می کند، انتظار ندارد که شما مراسم را به شکلی دیگر برگزار کنید، بلکه تنها می خواهد این جمله را بشنود : « نگران نباش، همه چیز را درست می کنم. » اگر نمی خواهید زن مورد علاقه تان را ناامید کنید، در زمان صحبت کردنش به فکر راه حل نباشید و به بحث پایان ندهید، بلکه به او اجازه بیان آنچه در سر دارد را بدهید و با یک همدردی ساده، مشکلی که در ذهن آزارش می دهد را حل کنید. گمان نکنید که همیشه باید با یک جمله دندان شکن به حرف های همسرتان پاسخ دهید.

گاهی تنها کافی است شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید که درکش می کنید.

حرف هایش را وارونه ببینید

گرچه مردها حرف های شان را صریح و مستقیم می زنند، اما زن ها همیشه دقیقا آنچه می گویند را نمی خواهند. زن ها گمان می کنند که همسرشان باید از ذهن آنها خبر داشته باشد و بدون هدایت آنها، همه چیز را بفهمد. اما مردها عقل شان به گوش شان است و تنها آنچه را که می شنوند باور می کنند.

اگر نمی خواهید این موضوع زندگی مشترک شما را به خطر بیندازد، بعد از شنیدن هر جمله از طرف همسر آینده یا امروزتان، به منظور احتمالی که می تواند پشت حرفش باشد توجه کنید. یادتان نرود که زن ها حتی در زمانی که آزاردهنده ترین جملات را بیان می کنند، در انتظار جلب محبت شما هستند. پس اگر واقعا نمی دانید که مشکلش چیست و چه می خواهد، با مهربانی و آرامش پیشقدم شوید و از حرف های او سر دربیاورید. باور کنید که یک صدای آرام، یک چهره حمایتگر و بیان چند جمله عاشقانه می تواند پیچیده ترین مشکلات را هم حل کند.

به حسادت احترام بگذارید

چه بخواهید و چه نخواهید این حس در همسر شما وجود دارد. ممکن است او یک زن منطقی و آرام باشد و حسادتش را در دلش نگه دارد و ممکن است کمی هیجانی تر رفتار کند و مدام شما را سؤال پیچ کند. اما حتی زن هایی که وانمود می کنند حساس و حسود نیستند، هم از پشت پرده همسرشان را زیر نظر دارند و تا زمانی که احساس کنند محدوده زندگی شان تهدید نمی شود، ساکت می مانند. زن ها آدم های انحصار طلبی هستند که دوست دارند همیشه برای همسرشان اولین باشند. آنها دوست ندارند هیچ کس دیگری به دل همسرشان نفوذ پیدا کند و گذشته از این، حتی اگر بدانند همسرشان یکی از اعضای خانواده خود را بیشتر از آنها دوست دارد، آشفته و مضطرب می شوند. نمی خواهیم شما را ناامید کنیم چون این مشکل هم مثل مشکلات دیگر چاره ای دارد. برای آنکه آرامش زندگی مشترک تان تهدید نشود، بهتر است همیشه به محدوده همسرتان احترام بگذارید و این حس را به او منتقل کنید که هیچ کس و هیچ چیز قرار نیست تخت پادشاهی اش را تصرف کند.

بگذارید علیه شما حرف بزند

شما به عنوان یک مرد می توانید رازهای دوستان تان را تا پایان عمر در دل نگه دارید و حتی خودتان کارهایی بکنید که هیچ کس هرگز از آنها باخبر نمی شود. اما زن ها رو تر از شما رفتار می کنند و حتی اگر در مورد خودشان رازی داشته باشند، به خاطرش زجر می کشند. گرچه شما حتی بعد از سخت ترین دعواها هم در مقابل دیگران طوری رفتار می کنید که انگار اتفاقی نیفتاده است، اما همسرتان احتمالا بعد از رنجیدن از شما، سراغ پیامک فرستادن برای یکی از دوستانش یا صحبت کردن با او می رود. زن ها می توانند با کسی که تاکنون برای شان کاملا غریبه بوده، هم از مشکلات بزرگ زندگی شان حرف بزنند و اگر بخواهید در این مورد مانع شان شوید، هیچ وقت دلتنگی های شان از بین نمی رود و به آرامش نمی رسند. پس به همسرتان این حق را بدهید که مشکلاتش را به اشتراک بگذارد و گاهی علیه شما با یکی از دوستانش حرف بزند.

گردآوری: مجله اینترنتی زیگی

var paypop_user_id = 1811;
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : احمد فاریابی
تاریخ : چهار شنبه 10 مهر 1392