یک کبوتر مگر چه میخواهد؟
جز کمی جا ز پهنه گنبد
بال و پرهای خاکی اش حاکی ست
آمده ست از مدینه تا مشهد
هر کجا میپرد غمی انگار
میکند راه قلب او را سد
شب رسیده ست و در حرم اما
نور گنبد همیشه میتابد
یادش آمد تمام دردش را
هی کیشد آه دائم و ممتد
سر به دیوار این حرم کوبید
یاد خاک بقیع که می افتد
عمر من میدهد بگو آقا
بر حرم سازی بقیع ش قد؟
نکنی جان فاطمه(س) اینبار
خواهش این کبوترت را رد
او برای مدینه میخواهد
یک حرم، صحن و پرچم و گنبد
ح.م
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0